ساسها حشرات خونخوار و انگلهای خارجی اجباری هستند که یکی از رایجترین و آزاردهندهترین آفات در تاریخ بشر بودهاند. ساسهای بالغ بدون بال، قهوهای مایل به قرمز، تقریباً 4 تا 7 میلیمتر طول و در قسمت پشتی-شکمی مسطح هستند. مراحل نابالغ ساس شفاف، به رنگ سفید مایل به زرد و تقریباً 1 تا 4 میلیمتر طول دارند که به آنها نمف یا پوره می گویند. اعتقاد بر این است که ساسها در غارهای مناطق مدیترانه و خاورمیانه تکامل یافتهاند، جایی که انگل خفاشها و پرندگان بودند. دوره دقیق ظهور ساسها ناشناخته است، اما اجداد ساسهای تختخواب به احتمال زیاد 145 تا 65 میلیون سال پیش (میلیون سال پیش) تکامل یافتهاند. اعتقاد بر این است که ساسها زمانی که انسانها شروع به زندگی در غارهای خاورمیانه و اروپا کردند (در دورههای پلیستوسن، پارینه سنگی و نوسنگی) انسان را به عنوان میزبان خود انتخاب کردند. اولین سوابق مربوط به زندگی ساسها با انسانها مربوط به یونان در 400 سال قبل از میلاد مسیح است. حداقل 57 نام برای اشاره به ساس تختخوابی استفاده شده است که اکثر آنها متعلق به زبانهای اروپایی، خاورمیانه و آسیای غربی هستند. ساس تختخوابی، ساس خفاشی و ساس پرندهای از نظر طبقهبندی به خانواده خونخوار Cimicidae تعلق دارند.
خانواده های Cimicidae به همراه Reduviidae (تریاتومین) در راسته Hemiptera خونخوار هستند. تمام خانوادههای دیگر Hemiptera از مایعات بافت گیاهی تغذیه میکنند. ساسهای خفاش و ساسهای پرنده در درجه اول از حیوانات میزبان خود تغذیه میکنند، با این حال، زمانی که لانههای خفاشها و پرندگان در سازههای انسانی وجود داشته باشد و حیوانات میزبان اصلی غایب باشند، میتوانند از انسان نیز تغذیه کنند. تنها سه گونه از ساسهای سیمیکید به عنوان انگلهای خارجی انسان شناخته شدهاند: این گونهها شامل Lepto-cimex boueti Brumpt که در غرب آفریقا وجود دارد و در درجه اول از خفاشها تغذیه میکند اما میتواند از انسان نیز تغذیه کند ، Cimex hemipterus. که در مناطق گرمسیری و نیمهگرمسیری یافت و Cimex lectularius که در سراسر جهان توزیع شده است اما بیشتر در مناطق معتدل شایع است. هر سه گونه ساس تختخواب انسان از خفاشها و مرغها نیز تغذیه میکنند و ساس تختخواب معمولی، C. lectularius.، گاهی اوقات از حیوانات اهلی تغذیه میکند.
اهمیت پزشکی
ساس تختخواب به ایجاد پریشانی عاطفی، بیخوابی و اضطراب در افرادی که در محل زندگی خود با آلودگی ساس تختخواب زندگی میکنند، معروف است. گزش ساس همچنین میتواند به طور بالقوه باعث واکنشهای آلرژیک پوستی شود. گزشها میتوانند به شدت تحریککننده باشند که منجر به بثورات پوستی با خوشههایی از پاپولهای خارشدار، اریتماتوز یا کهیر میشود که در نتیجهی کاوش مکرر یک یا چند ساس که به دنبال فضای مویرگی برای تغذیه هستند، ایجاد میشود. شدت واکنشهای پوستی در افراد مختلف به طور قابل توجهی متفاوت است. واکنشهای آلرژیک پوستی به گزش ساس از عدم واکنش تا بثورات قرمز همراه با خارش شدید متغیر است که بسته به پاسخ ایمنی خاص فرد و سابقه مواجهه قبلی ممکن است منجر به تورم یا حتی جای زخم شود. شدت واکنشهای پوستی در بین افراد به طور قابل توجهی از عدم واکنش تا خارش شدید، تورم یا جای زخم برای مدت طولانی، بسته به مواجهه قبلی با ساس و پاسخهای ایمنی مختلف به آنتیژنهای پروتئینی موجود در بزاق ساس، متفاوت است. با توجه به این تنوع زیاد در واکنشها، گزش ساس را نباید صرفاً با واکنشهای پوستی تشخیص داد. ظهور مجدد گزشها برای مدت طولانی میتواند نشان دهنده آلودگی ساس، ناشی از برخی حشرات گزنده دیگر یا برخی عوارض پزشکی باشد. عفونتهای ثانویه پوستی ناشی از خاراندن محل گزش، آسم، واکنشهای آنافیلاکتیک ، و گاهی اوقات کمخونی و کمبود آهن در نوزادان و سالمندان، در ارتباط با آلودگیهای زیاد گزارش شدهاند. تا به امروز، هیچ مدرک قابل توجهی مبنی بر انتقال عوامل بیماریزای ایجادکننده بیماریهای انسانی توسط ساسها وجود نداشته است.
یک نشریه اخیر نشان داد که ساسها از طریق تغذیه خون HBV مثبت به ویروس هپاتیت B انسانی (HBV) آلوده میشوند؛ و ویروس با موفقیت از طریق انتقال بین نسلی در مراحل مختلف زندگی منتقل شده و با مدفوع ساس دفع میشود. با این حال، ویروس از طریق تخمدانی به فرزندان منتقل نشد. مطالعه دیگری نشان داد که ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) وارد روده ساس شده است، اما این ویروس در بدن ساس تکثیر نشده، در مدفوع ساس نیز شناسایی نشده و به صورت مکانیکی از طریق تغذیه مصنوعی به منابع خونی غیرآلوده منتقل نشده است. انتقال مکانیکی عوامل بیماریزا از طریق مدفوع آلوده یا له کردن ساسهای آلوده در حالی که هنوز در حال تغذیه هستند، همچنان امکانپذیر است و خراشیدن سطح آلوده پوست ممکن است منجر به عفونت تصادفی شود. هر حشره خونخواری میتواند به طور بالقوه بیماریها را به صورت مکانیکی منتقل کند، اما عوامل بیماریزا معمولاً نمیتوانند مدت زیادی در خارج از بدن میزبان زنده بمانند. شواهدی مبنی بر انتقال مکانیکی بیماریهای انسانی توسط ساسها هنوز وجود ندارد. دلیل اصلی اینکه ساسها بیماریهای انسانی را منتقل نمیکنند یا ناقل آنها نیستند، ممکن است فقدان چرخههای سیلواتیک (جنگلی) باشد، که در آن میزبانان حیوانات وحشی اجباری مخزن عوامل بیماریزا هستند. تمام بندپایان ناقل بیماریهای انسانی شناختهشده مانند کنه، شپش، کک، ساسهای بوسهزن و پشهها، چرخههای زیستی دارند؛ و عوامل بیماریزا برای زندگی و تکثیر در محیط فیزیولوژیکی داخلی بندپایان ناقل تکامل یافتهاند. از لحاظ تئوری، ممکن است برخی از عوامل بیماریزا در مقطعی از آینده توانایی تکثیر موفقیتآمیز خود را در بدن ساسهای تختخوابی به دست آورند، زیرا مشخص شده است که برخی از عوامل بیماریزا برای مدت طولانی در داخل بدن حشره زنده میمانند. با این حال، احتمال اینکه ساسهای تختخوابی به ناقل بیماری تبدیل شوند کم است. برخلاف پشهها و مگسها، ساسها به احتمال زیاد در طول زندگی خود با تعداد محدودی از افراد میزبان روبرو میشوند، زیرا آنها فاقد بال هستند و به شدت به پراکندگی غیرفعال از روی بدن میزبان متکی هستند. علاوه بر این، ساس تختخوابی معمولی، C. lectularius. و ساس تختخوابی گرمسیری، C. hemipterus.، در طول دوره رشد خود عمدتاً از میزبان انسانی تغذیه میکنند، از این رو، قرار گرفتن در معرض عوامل بیماریزا و پراکندگی عوامل بیماریزا در مقایسه با پشهها، مگسها، ککها، کنهها و غیره محدود است.
ساسهای تختخوابی غریزه قوی برای پنهان شدن در ترکها و شکافها دارند و رفتار نورگریز، شبانه و تیزموتاکتیک آنها ممکن است قرار گرفتن در معرض یا انتقال عوامل بیماریزا و بیماریها به میزبان دیگر را تا حد زیادی محدود کند. به همین دلایل، بعید است که ساسهای تختخوابی در حال حاضر در شیوع بیماریهای انسانی نقش داشته باشند یا در آینده به ناقل بیماریهای انسانی تبدیل شوند.
روشهای کنترل کلاسیک
در قدیمیترین سابقه کنترل ساس، که در ادبیات یونانی و رومی مربوط به 400 سال قبل از میلاد یافت شده است، اعتقاد بر این بود که ساسها را میتوان با آویزان کردن پاهای خرگوش، گوزن، پوست خرس یا قرار دادن یک کاسه آب زیر تخت دفع کرد. احتمالاً همه این روشها هیچ تاثیری نداشتند، اما حدود دهههای 1690 تا 1700 بود که بازرسی توسط متخصصان برای اولین بار توصیه شد. شرکت تیفین که در سال 1690 تأسیس شد، اولین شرکت کنترل آفات بود که برای کنترل ساسها تبلیغ میکرد. در سال 1730، یکی دیگر از متخصصان ریشهکنی ساس، جان ساوتهال، اولین کتابچه راهنمای ساس را با عنوان «رسالهای در مورد ساسها» منتشر کرد و در آن بر اهمیت بررسی ساسها تأکید کرد و سادهسازی رخت و خواب ها را برای آسانتر کردن بررسی و ریشهکنی توصیه نمود . ساوتهال برای کنترل ساسها، نوعی مشروب را از جامائیکا وارد کرد. این مشروبات الکلی ممکن است با چوب کواسیا، یک درخت حشرهکش از منطقه گرمسیری، ساخته شده باشد، اما فرمول آن از بین رفته است. اعتقاد بر این بود که چوب ساسافراس ساسها را دفع میکند و در آمریکای شمالی حدود اواسط دهه 1700 از آن برای ساخت چارچوب تختخواب استفاده میشد. در آن زمان، نصب تلههایی مانند ظرفهای پر از نفت سفید یا روغن و تختههای چوب با سوراخهای کوچک زیاد نیز مورد استفاده قرار میگرفت. پر کردن ترکهای دیوار با باروت و روشن کردن آتش در سال ۱۷۷۷ در کتابچهای که با عنوان «قاتل کامل حشرات موذی» منتشر شد، توصیه شده بود. پیرتروم، عصاره گلهای خشک شده گل داوودی، که به عنوان پودر حشرات ایرانی نیز شناخته میشود، به طور گسترده در اروپا و آسیا و در ایالات متحده در دهه ۱۸۰۰ مورد استفاده قرار میگرفت.
در اواسط قرن ۱۷ و ۱۸، ساسها معمولاً در خانهها، هتلها، راهآهنها و کشتیها یافت میشدند؛ اگرچه ساسها به وضعیت اقتصادی میزبان انسانی اهمیتی نمیدادند، اما اغلب با جمعیتهای فقیر از نظر اقتصادی مرتبط بودند، زیرا آنها اغلب در خانههای شلوغتر با نظافت کمتر زندگی میکردند که شرایط مساعدی برای تکثیر و گسترش آسان ساسها بود. به نظر میرسید افراد فقیر از نظر اقتصادی ساسها را بیشتر از ثروتمندان تحمل میکردند. در اوایل دهه ۱۹۰۰، به نظر میرسید سیستم گرمایش مرکزی خانهها ساسها را قادر ساخت تا در تمام طول سال فعالیت کنند ، ساسها آفت جدی در محیط شهری بودند، به طوری که از هر سه خانه در شهرهای اروپا، یک خانه آلوده به ساس بود. ساسها در سینماها، رستورانها، فروشگاههای مبلمان، اتاقهای رختکن، خدمات خشکشویی، مدارس، مشاغل و همه وسایل حمل و نقل رایج بودند. میزان آلودگی به قدری زیاد بود که ساسها از طریق پنجرهها و درها فرار میکردند و از طریق دیوارها، لولههابه طرف خانه های مجاور راه میرفتند. پاکسازی خانهها در اروپا در اوایل قرن 19 با سوزاندن مبلمان و انتقال مستاجران به خانههای جدید عاری از ساس، همراه با ضدعفونی دقیق با بخار و دود دادن رختخواب و وسایل شخصی با سیانید هیدروژن انجام شد.
اسکاتلند سیستم گلاسگو را اختراع کرد که آموزش مستاجران توسط وزارت بهداشت عمومی را تقویت میکرد و اهمیت نظافت، آلودگی ساس، رفتار و درمانها، دستورالعملهای پروتکلهای پیشگیری سختگیرانه، بازرسی از خانه در ابتدا و حداقل ماهانه برای سه ماه اول را اطلاعرسانی میکرد. مردم از وجود ساسها آگاه بودند و اقدامات احتیاطی به طور منظم انجام میشد، مانند بررسی چمدانها و لباسها در طول و بعد از سفر، بازرسیهای دورهای و تمیز کردن کل خانه به ویژه رختخوابها، و جایگزینی تختهای چوبی سنگین با تختهای ساده با چهارچوب فلزی. از روغن زغال سنگ برای تمیز کردن مبلمان استفاده میشد و تختها و مبلمان از دیوارها دور نگاه می داشتند. تلههایی مانند تخته چوبی و یک تکه نمد برای به دام انداختن ساسها در حین خزیدن استفاده میشدند. با وجود تلاشهای زیاد در قرن 18و اوایل قرن 19 ، ساسها هنوز یکی از بزرگترین نگرانیها در طول جنگ جهانی اول و دوم بودند، زیرا سربازان اغلب از آلودگیهای زیاد رنج میبردند.
حشرهکشهای شیمیایی در حدود اواسط قرن 19 به جریان اصلی روشهای کنترل ساس تبدیل شدند. اولین روش بخور دادن و سوزاندن گوگرد بود، روشی به نام آتش و گوگرد، که دی اکسید گوگرد و تری اکسید تولید میکرد که برای کنترل تمام مراحل زندگی ساسها از جمله تخمها مؤثر بودند. گوگرد نسبت به سایر بخور دهندهها برای ساکنان سمیت کمتری داشت، شمعها و پودرهای آماده نسبتاً مقرون به صرفه بودند و به راحتی قابل استفاده بودند ، اما میزان نفوذ آن کم بود، بنابراین در برخی از آلودگیها باید چندین بار استفاده میشد.
همچنین بخور دادن با استفاده از سیانید هیدروژن بسیار کارآمد و 100٪ مؤثر برای کنترل ساسها بود. خیلی زود این گاز به طور گسترده در تأسیسات نظامی و مناطق مسکونی توسط مأموران دفع آفات با ماسکهای گاز مورد استفاده قرار گرفت، اما بسیار خطرناک بود زیرا این گاز میتوانست در عرض چند ثانیه باعث بیهوشی و سپس در عرض چند دقیقه باعث مرگ شود. بخور سیانید هیدروژن مؤثرترین و کارآمدترین روش کنترلی بود و تا زمان اختراع و استفاده از DDT در اواسط قرن 19مورد استفاده قرار میگرفت. سایر ترکیبات شیمیایی مورد استفاده برای کنترل ساسها عبارت بودند از روتنون، فنل، کرزول، نفتالین، لیتان 384، نفت سفید، تربانتین، بنزن، بنزین و الکل بودند. این مواد شیمیایی و بخور هیچ اثر ابقایی نداشتند، بنابراین ساسها میتوانستند دوباره برای هجوم برگردند. بزرگترین موفقیت در کنترل هجوم ساسها در اوایل دهه 1940 اتفاق افتاد، زمانی که مشخص شد دیکلرو-دیفنیل تریکلرواتان (DDT)، یک هیدروکربن کلردار (ارگانوکلرین)، فعالیت حشرهکشی طولانیمدتی علیه ساسها دارد .این ماده که توسط دفتر حشرهشناسی و قرنطینه گیاهی USDA ارزیابی شده است، به عنوان روش درمانی عالی برای کنترل ساس گزارش شده است. اثر باقیمانده آن ماهها یا حتی پس از 3 سال استفاده قابل توجه بود. DDT معمولاً به صورت اسپری 5٪ (بر پایه روغن، مانند نفت سفید)، پودر 10٪ و کاغذ دیواری و رنگ آغشته به DDT فرموله میشد و تا سال 1945 در اکثر فروشگاهها و بازارهای مواد غذایی توسط شرکتهای آفتکش در دسترس عموم قرار گرفت. ددت ارزان بود و میتوانست تقریباً روی همه چیز، از جمله تخت، لباس و اسباببازیهای کودک، بدون ماسک گاز اعمال شود. استفاده از ددت توسط عموم مردم در خانههایشان چنان موفقیتآمیز بود که پیدا کردن ساسها در عرض 5 سال پس از استفاده دشوار بود. اگرچه DDT در ریشهکن کردن بیشتر آلودگیها در سراسر جهان موفق بود، اما مقاومت DDT در جمعیت ساسها از سال 1947 مورد توجه قرار گرفت. حشرهکشهای جایگزین مانند مالاتیون ،دیازینون، لیندان، کلردان و دیکلرووس معمولاً در درمان جمعیت ساسهای مقاوم به DDT مؤثر بودند. ساسها از آن زمان به ندرت و عمدتاً در تأسیسات نظامی دیده میشدند، اما هرگز در 50 سال آینده در ایالات متحده یا کشورهای توسعهیافته مورد توجه عمومی قرار نگرفتند، تا اینکه در اواخر دهه 1990 دوباره به طور ناگهانی ظاهر شدند.
بازگشت مجدد ساس ها
ساسها پس از جنگ جهانی دوم از ایالات متحده و سایر کشورهای صنعتی پس از استفاده گسترده از حشرهکشهایی مانند DDT و مالاتیون و با آگاهی بیشتر مردم نسبت به کنترل آفات، به طور مؤثری کنترل شدند. در نیمه دوم قرن بیستم، هجوم ساسها عمدتاً در کشورهای در حال توسعه در خاورمیانه، آفریقا، آمریکای مرکزی و جنوبی و برخی از کشورهای اروپایی باقی ماند. از آنجا که در حال حاضر هیچ روش درمانی مؤثر و کمهزینهای برای کنترل ساسها وجود ندارد، گسترش ساسها در سراسر جهان همچنان رو به افزایش خواهد بود.
در ایالات متحده، محدودیتهای مربوط به حشرهکشهای مجاز برای استفاده در محیطهای داخلی احتمالاً به دلیل افزایش نگرانیهای عمومی در مورد استفاده از حشرهکشهای مصنوعی، همچنان سختگیرانه باقی خواهد ماند.
در حال حاضر، ساسها به طور فزایندهای در محیطهای عمومی و مسکونی و در مرغداریها مشاهده میشوند. نظرسنجیهای اخیر که در سراسر کشور با شرکتهای حرفهای کنترل آفات در ایالات متحده انجام شده است، نشان میدهد که 95٪ و 99٪ از پاسخدهندگان در سالهای 2009 و 2010 آلودگی به ساس را درمان کردهاند یا از آنها خواسته شده است که آلودگیها را درمان کنند. مکانهایی که متخصصان کنترل آفات با ساس مواجه شدهاند عبارتند از: هتلها و متلها (80٪)، خوابگاههای دانشگاه (54٪)، خانههای سالمندان (46٪)، ساختمانهای اداری (38٪)، مدارس و مهدکودکها (36٪)، بیمارستانها (31٪)، حمل و نقل عمومی (18٪)، سینماها (17٪)، درمانگاهها (23٪)، فروشگاههای خرده فروشی (21٪)، خشکشوییها (9٪)، کتابخانهها (8٪) و رستورانها (6٪) بودند. رختکنها، انبارها، ونهای حمل بار، زندانها، خودروهای پلیس و حتی در اردوهای تابستانی نیز گزارشهایی از مواجهه با ساس تختخوابی منتشر شده است
فرضیههای متعددی برای ظهور ناگهانی ساسهای تختخوابی در سراسر جهان مطرح شده است، مانند تغییر در سبک زندگی ، افزایش پیچیدگی جامعه مدرن سیستمی ، افزایش سفر و مهاجرت، عدم آگاهی ، تغییرات در شیوههای مدیریت آفات و روشهای استفاده از آفتکشها، در دسترس بودن حشرهکشهای قوی و سطوح بالای مقاومت به حشرهکشها.
افزایش سفرهای ملی و بینالمللی باید یکی از عوامل مهم مؤثر در گسترش آلودگی به ساس بوده است. تجزیه و تحلیل ژنتیکی جمعیت ساس در بین 21 مورد آلودگی جمعآوریشده از مناطق شرقی ایالات متحده، تنوع ژنتیکی بالایی را در بین جمعیتها نشان داد که هیچ ارتباط معنیداری با توزیع جغرافیایی آنها نداشت، که قویاً نشاندهنده ورود متعدد ساسها به ایالات متحده از منشأ خارجی است. هیچ ارتباطی بین هاپلوتیپهای ژنتیکی و مکانهای جغرافیایی نیز در برخی مطالعات دیگر تأیید نشده است که نشان میدهد جمعیت ساسها بسیار مختلط و در حال جابجایی هستند. گونههای ساس که در 15 سال گذشته گزارش شدهاند و تعداد آلودگیها را در ایالات متحده و بسیاری از کشورهای توسعهیافته دیگر افزایش دادهاند، عمدتاً ساس تختخوابی رایج، C. lectularius هستند.
یک فرضیه جایگزین و جدید برای افزایش ناگهانی جمعیت ساس در ایالات متحده، جداسازی جمعیت ساس از میزبان انسانی به پرندگان و خفاشها در طول چند دهه گذشته و سپس حذف ناگهانی موانع است که به این جمعیتهای ساس اجازه میدهد به سرعت برگردند و در محیط انسانی پخش شوند. تجزیه و تحلیل نشانگرهای DNA میتوکندریایی و هستهای در میان 22 جمعیت ساس جمعآوریشده از مکانهای مختلف در ایالات متحده، از جمله خانههای تکخانواری، خانههای چند واحدی، هتل، بیمارستان، پناهگاه، آزمایشگاهها و مرغداریها، وجود هتروزیگوسیتی بالا در DNA میتوکندریایی را نشان داد که نشان میدهد جمعیت ساس در ایالات متحده، برخلاف آنچه قبلاً برخی گمان میکردند دچار تنگنای ژنتیکی نشده است.
روش های رایج کنترل ساس ها
روش های شیمیایی
درمانهای شیمیایی با استفاده از حشرهکشها هنوز هم پرکاربردترین روش کنترل برای درمان هجوم ساسها هستند. تقریباً همه متخصصان مدیریت آفات (99٪) در ایالات متحده، در میان سایر روشهای مورد استفاده فعلی مانند روکش تشک (86٪)، شستشو (86٪)، جاروبرقی (65٪)، دفع اقلام آلوده (62٪) و بخار دادن (43٪) از حشرهکشها استفاده میکنند [38]. پیرتروئیدها رایجترین نوع حشرهکشهایی هستند که توسط متخصصان مدیریت آفات در اروپا و … استفاده میشوند.
اگرچه مقاومت به پیرتروئیدها در جمعیتهای میدانی ساسها گسترش یافته است، 77٪ از متخصصان مدیریت آفات هنوز سطح رضایتبخشی از کنترل ساسها را با استفاده از روشهای شیمیایی گزارش میدهند.
تغییر محدودیتهای نظارتی، سایر دستههای حشرهکشها را که اثرات باقیمانده طولانیتری بر ساسها داشتند، مانند ارگانوکلریدها (DDT)، ارگانوفسفاتها و کارباماتها ممنوع کرده است. فقط پیرتروئیدها، تنظیمکنندههای رشد حشرات (IGRs) و پیرولها، هنوز مجاز به استفاده در داخل خانه برای درمان آلودگی ساسها هستند. حشرهکشهای پیرتروئیدی که در حال حاضر برای درمان آلودگی ساس که در دسترس هستند عبارتند از دلتامترین، پرمترین، فنوترین، رزمترین، تترامترین، بیفنترین، لامبدا-سیهالوترین، سیفنوتریون، اسفن والرات، زتا-سیپرمترین، سیفلوترین، بتا-سیفلوترین، پرالترین، ایمیپروترین، بیوالترین و گاما-سیهالوترین هستند.
در یک مطالعه میدانی با استفاده از بتا-سیفلوترین، دلتامترین و هیدروپرن که در آپارتمانهای مسکونی مناطق انجام شد، به طور قابل توجهی آلودگی ساس تختخواب را کاهش داد. برای افزایش سمیت حشرهکشهای پیرتروئیدی، اغلب مواد سینرژیست مانند پیپرونیل بوتوکسید (PBO) و MGK 264 (N-اکتیل بیسیکلوهپتن دی کربوکسیمید) با حشرهکشهای پیرتروئیدی فرموله میشوند.
بسیاری از حشرهکشهای پیرتروئیدی در حال حاضر به عنوان محصولات بدون نسخه در فروشگاههای خردهفروشی برای عموم مردم در دسترس هستند، که برخی از آنها به طور خاص برای درمان ساس تختخوابی معرفی می شوند با این حال، یک مطالعه اخیر نشان داد که اکثر این حشره کش ها که به صورت بدون نسخه در دسترس عموم مصرفکنندگان قرار دارند، برای کنترل ساسهای تختخوابی مقاوم به پیرتروئید مؤثر نبودهاند.
با ترکیب پیرتروئیدها و نئونیکوتینوئیدها، ساسها در معرض دو کلاس مختلف آفتکش با مکانیسم اثر متفاوت قرار میگیرند که این امر اثربخشی آنها را در برابر جمعیتهای مقاوم به پیرتروئید افزایش میدهد. از لحاظ تئوری، فرض بر این است که توسعه دو مکانیسم مقاومت به موازات دو کلاس از حشرهکشهای مختلف با نحوه عملکرد متفاوت ممکن است دشوارتر باشد. با این حال، از آنجایی که اکثر جمعیتهای فعلی ساسهای تختخوابی ، قبلاً چندین حالت از مکانیسمهای مقاومت به حشرهکشها را توسعه دادهاند، این امکان وجود دارد که ساسهای تختخوابی به راحتی در برابر این حشرهکشها نیز مقاومت پیدا کنند.
پیرولها دسته جدیدی از حشرهکشها هستند که برای ساسها در دسترس قرار دارند. پیرول یک سم تماسی و گوارشی است که توسط آنزیمهای سیتوکروم P450 فعال میشود.
پروپوکسور (۱٪)، یک حشرهکش کاربامات، نیز برای کنترل هجوم ساسها فقط با نسخه پزشک در دسترس است. این دارو را میتوان در ساختمانهای تجاری و صنعتی، بیمارستانها، خانههای سالمندان، انبارها، متلها، انبارهای مواد غذایی، مراکز فرآوری مواد غذایی، حمل و نقل عمومی به جز هواپیما، تا زمانی که کودکان و سالمندان در معرض آن قرار نگیرند، استفاده کرد.
ارگانوفسفاتها و کارباماتها اغلب در کنترل ساسهایی که در برابر حشرهکشهای پیرتروئید مقاوم هستند، مؤثر هستند. با این حال، همانطور که در بخش قبلی این مقاله در بالا مورد بحث قرار گرفت، ساسها در کشورهایی که هر دو حشرهکش برای کنترل ساسها استفاده شدهاند، در برابر ارگانوفسفاتها (مالاتیون، فنیتروتیون، دیازینون) و کارباماتها (بندیوکارب، پروپوکسور، فنوبوکارب) مقاومت نشان دادهاند. ارگانوفسفاتها و کارباماتها ممکن است برای مدت طولانی مؤثر نباشند، زیرا جمعیت ساسها همچنان در حال ایجاد مقاومت است.
اسید بوریک، ژل سیلیکا و خاک دیاتومه (دی اکسید سیلیکون) به عنوان خشککننده برای درمان ساس استفاده میشوند. خشککنندهها به سطح بیرونی ساسها میچسبند و لایه موم اپیکوتیکول حشره را جذب میکنند. ساسهای در معرض هوا در عرض چند روز میمیرند. خشککنندهها اغلب همراه با پیرتروئیدها برای فرموله کردن گردهای پاشیدنی استفاده میشوند، اما میتوانند بدون پیرتروئیدها نیز استفاده شوند.
خاک دیاتومه به تنهایی یکی از ایمنترین حشرهکشها است، زمانی که با سایر حشرهکشها فرموله نشده باشد، و میتواند در طیف وسیعی از محیطها اعمال شود. یک مطالعه نشان داد که حشرهکشهای فرموله شده به صورت گرد و غبار، اثربخشی خود را پس از ۲۴ هفته از دست ندادند، در حالی که محصولات فرموله شده به صورت اسپری، سمیت باقیمانده کمتری را پس از مدت زمان مشابه نشان دادند.
فرمولاسیون گازی با استفاده از سولفوریل فلوراید، که با نامهای تجاری Vikane [71]، Zythor و Master Fume در دسترس است، برای درمان حشرات آسیبرسان به سازهها مانند موریانهها استفاده شده است. فرمولاسیون گازی در کنترل آفات ساختمانی بسیار مؤثر است، اما به طور گسترده برای کنترل آفات عمومی خانگی، از جمله ساس، به دلیل هزینه بسیار بالاتر، به کار گرفته نشده است. استفاده از فرمولاسیون گازی در ایالات متحده برای درمان ساس به طور کامل مورد استفاده قرار نمیگیرد ، زیرا تنها توسط 16٪ از متخصصان مدیریت آفات استفاده میشود. بخور ممکن است به ندرت مورد استفاده قرار گیرد زیرا بسیاری از بخورهای ثبت شده قبلی مانند سیانید هیدروژن، متیل برومید، دیبروموکلروپروپان (DBCP) و کلروپیکرین (گاز اشکآور) باعث مسمویت های شدید و مرگ و میر در اوایل قرن 19 شدند. با این حال، فراریت بالاو توانایی انتشار آسان در حجم های بالا ، فرمولاسیون گازی را به یک روش کنترل ایدهآل در حفرههای دیوار، ترکها و شکافها، وسایل شخصی مختلف و مبلمان تبدیل میکند. فرمولاسیون گازی همچنین برای ساس زدایی مواردی که با استفاده از سایر روش ها امکانپذیر نیستند مانند آلات موسیقی و سایر وسایل گران قیمت مفید است. فرمولاسیون گازی همچنین برای کنترل مناطقی که کودکان و سالمندان در معرض چندین بار تماس با حشرهکشهای باقیمانده هستند، ایدهآل است. سولفوریل فلوراید 100٪ در درمان آلودگیها مؤثر بوده است، تمام ساسها را در همه حالتها از جمله تخمها را از بین برد و تخمهای گاز داده شده پس از 2 هفته درمان از تخم بیرون نیامدند. پس از هوادهی هیچ باقیماندهای وجود نداشت و با موفقیت در انواع مبلمان نفوذ کرد.
گازدهی با CO2 با استفاده از کیسههای زباله سنگین بسیار بزرگ یا کیسههای پلاستیکی دو زیپه انجام شده و مراحل مختلف زندگی ساسها سپس با استفاده از یخ خشک یا CO2 مخزندار گازدهی شد. گازدهی با موفقیت ۱۰۰٪ تمام مراحل زندگی ساسها را از بین برد. حداقل غلظت کشنده CO2 تقریباً ۳۰٪ در دمای ۲۵ درجه سانتیگراد با ۲۴ ساعت قرار گرفتن در معرض آن بود، اما اگر غلظت کمتر از ۸۰٪ بود، تخمها به طور کامل کشته نشدند. از آنجایی که درمانهای ساس در حال حاضر بسیار گران هستند که عموماً به چندین روش درمانی نیاز دارند، گازدهی نیز به عنوان گزینهای جایگزین برای درمان هجوم ساسها در مکانهایی که در دسترس هستند، استفاده میشود.
کنترل شیمیایی هنوز بخش مهمی از کنترل ساس است. تغییرات در فرمولاسیون حشرهکشها، اثربخشی حشرهکشهای موجود را بهبود بخشیده است و به نظر میرسد برخی از آنها اثربخشی و اثرات باقیمانده بالاتری نسبت به سایر فرمولاسیونها دارند. درمانهای شیمیایی در حال حاضر همراه با سایر روشهای کنترل مانند روکش تشک، شستشو، جاروبرقی و غیره استفاده میشوند. حشرهکشهایی با فعالیتهای باقیمانده طولانیتر به راحتی در دسترس متخصصان مدیریت آفات نیستند ، و ساسها مکانیسمهای متعددی برای مقاومت در برابر چندین دسته از حشرهکشهای موجود در حال حاضر ایجاد کردهاند. با این حال، اتکای زیاد به کنترل شیمیایی منجر به فشار انتخاب بالاتر و افزایش فراوانی ژنهای مقاومت در یک جمعیت مشخص از حشرات میشود. مقاومت به سیانید هیدروژن، یک ماده تدخینی، در حشرات فلسدار مشاهده شده است ، بنابراین اگر درمانهای شیمیایی به طور گسترده استفاده شوند، ساسها میتوانند در برابر همه انواع حشرهکشهای شیمیایی از جمله تدخینیها مقاومت ایجاد کنند. به دلایلی که در بالا ذکر شد، باید از اتکای زیاد به درمانهای شیمیایی برای جلوگیری از توسعه بیشتر مقاومت به حشرهکشها در جمعیت ساسها اجتناب شود. استفاده از روشهای کنترل جایگزین، مانند روشهای کنترل غیرشیمیایی، نیز یک جزء ضروری برای کنترل موفقیتآمیز ساس است.
روشهای کنترل غیرشیمیایی و مدیریت تلفیقی آفات (IPM)
در مدیریت ساس، درمانهای غیرشیمیایی صرفاً یک گزینه یا جایگزین برای درمانهای شیمیایی نیستند. برخلاف مدیریت سایر آفات، در مدیریت ساس، درمانهای غیرشیمیایی اجباری هستند. درمانهای غیرشیمیایی باید در صدر فهرست روشهای درمانی باشند و درمانهای شیمیایی باید با شدت کمتری در درمانهای موضعی استفاده شوند. از آنجایی که جمعیت ساسها به طور فزایندهای در برابر حشرهکشها مقاوم میشوند ، درمانهای غیرشیمیایی اکنون اجزای ضروری در شیوههای فعلی مدیریت ساس هستند. درمانهای شیمیایی اغلب خطرات سلامتی را ایجاد میکنند و به دلیل نیاز به تکرار استفاده، میتوانند بار اقتصادی را به همراه داشته باشند.
کمبود آگاهی عمومی همچنین منجر به تشخیص دیرهنگام آلودگی به ساس، افزایش سطح آلودگی و گسترش سریع آلودگی به ساس میشود. در دهههای گذشته، جامعه ما به هم پیوستهتر و پیچیدهتر شده است. در چنین جامعهای، شناسایی و درمان مخازن آلودگی ساسها به منظور کنترل مؤثر ساسها مهم است. افزایش وسایل شخصی و بینظمی در خانهها نیز چالش جدیدی را برای کنترل آلودگی ساسها ایجاد کرده است. این امر پناهگاههای بیشتری برای ساسها فراهم میکند و جمعیت آنها را پراکندهتر و حذف آنها را دشوار میسازد. در حال حاضر، کنترل موفقیتآمیز ساسها نه تنها به استفاده از حشرهکشها برای اقلام آلوده، بلکه به یک رویکرد یکپارچه با استفاده از انواع اقدامات درمانی غیرشیمیایی، مانند پوشش تشک، درمانهای دمایی شدید، حذف فیزیکی ساسها، آموزش، آگاهی و همکاری در سطح جامعه نیز متکی است.
توسعه روشهای کنترل غیرشیمیایی ساس تختخوابی عمدتاً مبتنی بر آزمون و خطا در این زمینه بوده است، زیرا تحقیقات کمی برای ارزیابی اثربخشی روشهای درمانی انجام شده است. بسیاری از درمانها فقط بر اساس تعداد دفعات درمان مجدد ارزیابی شدهاند.
یک روش درمانی غیرشیمیایی اساسی فعلی، که بخشی از یک برنامه معتبر مدیریت ساس برای کنترل موفقیتآمیز ساس است، نصب روکش تشک است. ساسها بیشتر در جایی که میزبان میخوابد و استراحت میکند یافت میشوند. یک مطالعه نشان داد که 70٪ از جمعیت ساسها با تختها، 23٪ با مبلمان روکشدار و تنها 7٪ در مناطقی غیر از تختها یافت میشوند. در مراحل اولیه آلودگی، ساسها به احتمال زیاد در نزدیکی تختها و مبلمان روکشدار قرار دارند. با افزایش سطح آلودگی، ساسها بیشتر در خارج از این مناطق یافت میشوند. به طور معمول، ساسها در ترکها، شکافها و درزهای تاج تخت، چارچوب تخت، تشکها، فنرهای تخت و مبلمان روکشدار تجمع میکنند. تعویض تشکها و فنرهای جعبهای آلوده بخش بزرگی از آلودگی را از بین میبرد، اما میتواند گران، غیرضروری و اغلب غیرموثر باشد. تعویض تشکها و فنرهای جعبهای در کنترل هجوم ساسها مؤثر نیستند، زیرا تشکها و فنرهای جعبهای جدید اغلب توسط ساسهای موجود در پناهگاههای اطراف ، مانند سایر مبلمان، وسایل شخصی، حفرههای دیوار، پشت تختههای پایه و تختههای کف، دوباره آلوده میشوند. فنرهای جعبهای پناهگاه بسیار خوبی برای ساسها فراهم میکنند زیرا فنرهای جعبهای سطوح پنهانی را فراهم میکنند که در آنها ساسها میتوانند به راحتی پنهان شوند و از بسیاری از روشهای کنترل موجود در حال حاضر محافظت شوند. علاوه بر این، حشرهکشهایی که در حال حاضر برای درمانهای تشک و فنر جعبهای موجود هستند نیز محدود و اغلب خاصیت ابقایی بالایی ندارند.
در طول دوره مبارزه با ساس، نصب روکش تشک و فنر تخت ضروری است زیرا نه تنها از هجوم بیشتر ساسها به تشکها و فنرهای تخت جلوگیری میکند، بلکه از نظر فیزیکی ساسها را محصور میکند و مانع از تغذیه و در نهایتا مرگ آنها از طریق گرسنگی میشود. روکش تشک همچنین میتوانند به عنوان یک روش پیشگیرانه هنگام خرید تشکها و فنرهای تخت جدید برای محافظت از آنها در برابر آلودگی یا در صورت عدم وجود آلودگی به ساس استفاده شوند. روکش تشک و فنر تخت همچنین بازرسی و کنترل ساس را بسیار آسانتر، کارآمدتر و موفقتر میکنند ، زیرا ساسها فقط به سطح بیرونی محفظهها محدود میشوند که به راحتی میتوان آنها را با سایر روشهای کنترل شناسایی و درمان کرد. روکش تشک ها باید بادوام باشند ، دارای یک زیپ دندانهدار مخصوص باشند که کل فنرهای جعبه را کاملاً آببندی کند، در انتهای آن محکم بسته شود تا از ورود یا فرار ساسها جلوگیری شود. باید صاف باشند، بدون چین و چروک یا جیبهایی که فضایی برای پنهان شدن یا تخمگذاری ساسها فراهم میکنند، و از تغذیه ساسها از داخل محفظه جلوگیری کنند. در حال حاضر، 86٪ از متخصصان مدیریت آفات در ایالات متحده از روکش های تشک به عنوان یکی از روشهای کنترل ساسها استفاده میکنند.
قرار دادن ساسها در معرض دماهای بسیار بالا مانند شستشو و خشک کردن در دمای بالا ، بخار ، عملیات حرارتی کل خانه و استفاده از یخ خشک، در حال حاضر به عنوان روشهای غیرشیمیایی برای کنترل ساس استفاده میشوند. این روشها معمولاً در کنترل آفات ساختمانی، چوبی و محصولات غذایی انباری استفاده میشوند و برای کنترل ساس نیز به کار گرفته شدهاند. برخی مطالعات نشان دادهاند که ساس تختخوابی معمولی، C. lectularius.، در دمای تقریباً 13 تا 15 درجه سانتیگراد فعالیت کمتری دارد، اما میتواند دمای پایین 15 درجه سانتیگراد را برای یک شب تحمل کند. در دمای 18 درجه سانتیگراد 100٪ از بالغین و پورهها در عرض یک ساعت می میرند. مطالعه دیگری گزارش داد که حشرات بالغ و پوره ساس تختخوابی حداقل برای چند روز دمای زیر صفر را تحمل میکنند و تخمها تا 30 روز زنده میمانند. آزمایشهایی که آستانه دمایی بالایی را بررسی کردند، نشان داد که رشد ساس تختخوابی معمولی در دمای 36 تا 37 درجه سانتیگراد متوقف میشود، در حالی که ساسهای تختخوابی گرمسیری C. hemipterus. آستانه دمایی بالاتری داشتند. دمای 50 درجه سانتیگراد و مدت زمان 1 دقیقه برای عملیات حرارتی در حال حاضر توسط اکثر متخصصان مدیریت آفات به عنوان استاندارد استفاده میشود. در حال حاضر 86٪ از متخصصان مدیریت آفات، شستشوی اقلام آلوده را به مشتریان خود توصیه میکنند. لباسهای آلوده باید در کیسههای پلاستیکی قرار داده شده و تا زمان شستشو بسته شوند.
بخارگرهایی که به دمای 100 درجه سانتیگراد میرسند، در حال حاضر توسط 43٪ از متخصصان مدیریت آفات برای از بین بردن ساسهای زنده و تخمها استفاده میشوند. بخار میتواند تا عمق 6 سانتیمتر در ترکها و 2 سانتیمتر زیر پارچهها نفوذ کند ، بنابراین اغلب روی تشکها ، کاناپهها ، ترکها و شکافهای روی مبلمان و مبلمان روکشدار اعمال میشود..
عملیات حرارتی کل سازه با استفاده از گرمای تولید شده توسط پروپان یا بخاریهای برقی نیز به عنوان یک روش غیرشیمیایی برای از بین بردن ساس تختخوابی استفاده میشود . در حالی که ثابت شده است که عملیات حرارتی کل سازه در بیشتر موارد مؤثر است ، استفاده از پروپان در برخی مناطق به دلیل خطرات مرتبط با آتشسوزی محدود شده است و در برخی موارد، دسترسی به برق کافی ممکن است چالش برانگیز باشد. هزینه تجهیزات برای این روش درمانی نیز نسبتاً گران است. علاوه بر این، برخی از مصالح ساختمانی مانند چوب یا تخته، وضعیت سازه مانند میزان آببندی سازه و میزان مبلمان و شلوغی، به طور چشمگیری بر طول و اثربخشی درمان تأثیر میگذارند.
درمانهای دمای سرد برای کنترل ساس تختخوابی نیاز به قرار گرفتن در معرض دمای منفی 5 درجه سانتیگراد به مدت حداقل پنج روز یا انجماد سریع در دمای منفی 26 درجه سانتیگراد دارند که نقطه فوق سرد شدن تخمها است. سیستم کریونیت که یخ خشک را در دمای منفی 60 درجه سانتیگراد آزاد میکند، فوراً ساسها و تخمها را در تماس مستقیم میکشد و در حال حاضر برای درمان ساس تختخوابی استفاده میشود. این سیستم میتواند تقریباً روی هر سطحی بدون آسیب رساندن اعمال شود، هیچ باقیماندهای باقی نمیگذارد و از نظر زیستمحیطی بیخطر است.
حذف فیزیکی ساسها با جاروبرقی کشیدن و دفع اقلام آلوده نیز به عنوان بخشی از روشهای کنترل غیرشیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد حذف فیزیکی با چیدن دستی ساسها معمولاً غیرعملی و بیاثر است و تنها زمانی به طور بالقوه مؤثر است که جمعیت آنها فقط از تعداد کمی ساس بدون تخم تشکیل شده باشد. جاروبرقی کشیدن روشی مؤثر و کارآمد برای حذف فیزیکی تعداد زیادی ساس است که در مناطق هدف که ساسها تجمع میکنند استفاده میشود. اگرچه جاروبرقی کشیدن جمعیت ساسها را به سرعت کاهش میدهد، اما آنها را به طور کامل از بین نمیبرد و نمیتواند ساسها را از ترکها و شکافها یا تخمها را حذف کند. به دلیل این محدودیت، علاوه بر جاروبرقی کشیدن بکار گیری سایر روشهای شیمیایی یا غیرشیمیایی نیز ضروری هستند. پس از اتمام جاروبرقی کشیدن، کیسه جاروبرقی باید فوراً برداشته شود، در کیسه پلاستیکی بسته شود و در بیرون دور انداخته شود تا از آلودگی خود جاروبرقی یا پخش ساسها به اتاقهای غیرآلوده جلوگیری شود. دور انداختن اقلام آلوده نیز اغلب توسط متخصصان مدیریت آفات استفاده میشود، زیرا سریعترین روش برای حذف تعداد زیادی ساس از یک ساختمان آلوده است. از جمله اقلامی که بیشترین میزان دور انداخته شدن را دارند، تشکهای آلوده و فنرهای جعبهای هستند. با این حال، جایگزینی آنها یا هر وسیله دیگری قبل از تکمیل حذف موفقیتآمیز ساس، اغلب منجر به هجوم مجدد به وسایل جدید میشود. بنابراین، دور انداختن وسایل آلوده نباید به عنوان تنها راه حل برای حذف موفقیتآمیز ساس استفاده شود؛ در عوض، باید در ترکیب با سایر روشها استفاده شود. متأسفانه، وسایل دور ریخته شده که مهر و موم نشده و به عنوان آلوده به ساس علامت گذاری نشدهاند، اغلب توسط افراد ناآگاه برداشته میشوند. وسایل آلوده باید قبل از انتقال، محکم در پلاستیک یا کیسههای نگهداری پیچیده شوند تا از پراکندگی غیرعمدی ساس و تخمهای آن جلوگیری شود.
ایجاد موانع فیزیکی مانند فاصله گذاشتن مبلمان از دیوار به فاصله چند سانتی متر، جمع کردن ملحفه و پتو و قرار دادن ابزار دافع ساس زیر پایههای تخت، هنوز هم به عنوان بخشی از روشهای کنترل غیرشیمیایی مورد استفاده قرار میگیرند. از نظر تاریخی، ابزار های حفاظت پایه تخت ها شامل قوطیهای کوچک تن ماهی حاوی آب ، قوطیهای فلزی یا شیشهای حاوی نفت سفید، وازلین چرب کننده پایههای تخت یا نوار چسب دو طرفه دور پایههای تخت بودند. ابزارهای جدید مانند دستگاه نظارت غیرفعال ClimbUp که از حشرات جلوگیری میکند، نه تنها برای نظارت، بلکه به عنوان دستگاه کنترل نیز استفاده شدهاند.
چندین دستگاه نظارتی توسعه داده شدهاند و در حال حاضر علاوه بر بازرسیهای بصری برای تشخیص آلودگی ساسها و نظارت بر فعالیتهای ساسها مورد استفاده قرار میگیرند. به نظر میرسد برخی از این دستگاهها تعداد زیادی ساس را به دام میاندازند و همچنین ممکن است به کاهش جمعیت ساسها کمک کنند.
در حال حاضر، رویکردهای مدیریت تلفیقی آفات (IPM)، با استفاده از روشهای کنترل شیمیایی و غیرشیمیایی، به عنوان راهحلهای بلندمدت مؤثرتر و مفیدتری برای کنترل هجوم ساسها در مقایسه با استفاده صرف از حشرهکشها برای درمان هجوم ساسها شناخته میشوند. امروزه کنترل شیمیایی به تنهایی احتمال کمتری برای از بین بردن ساسها دارد، زیرا ساسها در برابر اکثر حشرهکشهای موجود بسیار مقاوم شدهاند. استفاده مستقیم با استفاده از حشرهکشهای اسپری یا حشرهکشهای فرموله شده با گرد ممکن است ساسها را از بین ببرد، اما به دلیل ماهیت بسیار پنهان و شبانه ساسها بسیاری از ساسها در طول بازرسیهای بصری از نظر دور میمانند و هرگز با حشرهکشها تماس پیدا نمیکنند. همچنین، روشهای غیرشیمیایی مانند بخار، تلهها، روکش تشک، ممکن است روی اقلام خاصی در یک اتاق آلوده به خوبی عمل کنند، اما ممکن است ساسهایی را که در حفرههای دیوار یا در اعماق مبلمان روکشدار پناه گرفتهاند، به طور مؤثر درمان نکنند. بنابراین، یک برنامه IPM مؤثر شامل طراحی و برنامهریزی دقیق برنامههای عملیاتی است. برنامههای عملیاتی عمدتاً به پویایی محیط آلوده به ساس بستگی دارند، بنابراین در هر مورد منحصر به فرد، تفاوتهایی در پروتکلها بین هتلها، ساختمانهای آپارتمانی، خانههای ویلایی، پناهگاهها، مدارس و غیره وجود دارد. اگرچه بسته به شدت آلودگی، تفاوتهایی در روشهای درمانی و مدت زمان آنها وجود دارد، اما اجزای مدیریت تلفیقی آفات باید شامل موارد زیر باشد:
(1) پیشگیری و تشخیص زودهنگام آلودگیها، (2) شناسایی گونه ساس و تأیید آلودگی، (3) آموزش همه افراد درگیر در اقدامات ریشهکنی، (4) بازرسی و اعمال درمانها (ترکیب چندین درمان غیرشیمیایی و شیمیایی) و (5) بازدیدهای بعدی برای ارزیابی اثربخشی و اعمال درمانهای اضافی، در صورت نیاز. هر مرحله، جزء حیاتی مدیریت تلفیقی آفات است تا بتوان با موفقیت آلودگی ساس را کنترل کرد.
یک رویکرد IPM خطر آلودگی مجدد را به حداقل میرساند، آلودگی را در مراحل اولیه پیدا میکند، هجوم ساسها را به طور مؤثر ریشهکن میکند و کنترل پایدار ساس را حفظ میکند. یک برنامه IPM موفق مستلزم آن است که متخصصان مدیریت آفات آگاه، جزئینگر و به شیوهای روشمند کار کنند. برای موفقیت رویکردهای IPM، متخصصان مدیریت آفات باید بومشناسی و چرخه زندگی ساس را درک کنند، منطقه را به طور کامل بررسی کنند و توانایی همکاری نزدیک با مشتریان را داشته باشند.
استفاده از روشهای غیرشیمیایی و برنامه مدیریت تلفیقی آفات (IPM) برای کنترل هجوم ساسها مؤثر بوده است، اما آموزش بخش اساسی از درمانهای موفق ساس است. آموزش و همکاری ساکنان مستقیماً بر اثربخشی درمان تأثیر میگذارد، زیرا ساکنان نا آگاه ممکن است اجازه دهند ساسها در اقلام مواجهه نیافته با آفتکش زنده بمانند و به آلودگی مجدد کمک کنند. بازگرداندن اقلام آلوده به واحد آپارتمان نیز در شکست درمان نقش داشته است. عدم آگاهی عمومی نیز عامل مهمی است که به گسترش غیرعمدی ساسها کمک میکند. بنابراین، مدیریت فعلی ساس تختخواب به یک برنامه مدیریت تلفیقی آفات (IPM) مبتنی بر جامعه نیاز دارد که ویژگیهای جمعیتی ساکنان را در نظر بگیرد و از روشهای کنترل مقرون به صرفه برای جلوگیری از گسترش بیشتر این آفت چالش برانگیز در جامعه استفاده کند.